متولد پاییز :)

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۷ حسرت
  • ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۲۶ قلم
  • ۰۵ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۶ حساس
  • ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۱۰ اذیت
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۲:۰۹ توکل
پیوندهای روزانه

۰۱:۲۹۱۸
مهر

چندروز دیگه تولدمه و از الان آسمون داره تمرین میکنه چطور بباره

هی رعد و برق

... مـــیــم ...
۰۰:۲۲۱۱
مهر

من ایرانم و تو عراقی

بگیر از دلم یه سراغی..

چه فراقی.. چه فراقی..

 

تاحالا پابرهنه راه رفتن توی صحنت رو تجربه نکردم. تابه حال وسط بین الحرمین گیر نکردم. تل زینبیه رو از نزدیک ندیدم. توی حرمت دل سیر گریه نکردم. طعم چای عراقی رو نچشیدم. عروسک نخریدم بیام دیدن دخترت... توی گرما و راه طولانی و شلوغی و هزارتا اتفاق خسته کننده اربعین گیرنکردم تا آخرش بگم همه اینا فدای لبخند آقام حسین.. :) 

اما تو گوگل سرچ کردم و تمام عکسای حرمت رو دیدم

پخش زنده های تلویزیون رو دیدم

توصیف حرمت رو از آشناها شنیدم

گلایه ای ندارم که تا الان نتونستم بیام.. هرچیزی لیاقت میخواد که حتما نداشتم..

ولی آقا جدا از کربلا؛ محتاج یه نگاهتیم... :)

... مـــیــم ...
۲۱:۳۸۰۷
مهر

همیشه دلم میخواست سرم شلوغ باشه. شلوغِ شلوغِ شلوغ!

اونقدر درگیر که نتونم بشینم یجا و ساعت ها فکر و خیال کنم.

به قدری فکر و خیال که تصورات وحشتناکم جزئی از وجود من بشه.

الان دقیقا توی همون نقطم...

و میتونم بعدها از این دوران به عنوان بهترین و آسوده ترین دوران زندگیم یاد کنم :)

شاید از یجا به بعد آدم انقدر وقت تلف میکنه که خسته میشه.

این از اون موقعاست که خستگی کاملا بجا و خوبه و آدم به خودش میاد و 

میگه : دیگه بسه.

آرزو میکنم توی زندگیت یه عالمه از این ( دیگه بسه ) های بجا و مثبت داشته باشی...

... مـــیــم ...