متولد پاییز :)

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۷ حسرت
  • ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۲۶ قلم
  • ۰۵ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۶ حساس
  • ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۱۰ اذیت
پیوندهای روزانه

برنامه ریزی

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۱۱ ق.ظ

همیشه تو برنامه ریزی ناقصم

یه برنامه قشنگ و کامل برای هفته یا روزم مینویسم و با خودم میگم از شنبه! ولی آخرش شاید کلا ۳۰ یا ۴۰ درصدش رو انجام بدم. چیزایی که خیلی من رو دارن از برنامه هام دور میکنن:‌ هنذفری، اینستاگرام، کلا گوشی، برادرزادم(فعلا نه زیاد)، خواب زیاد و اون زمانی که بعضی وقتا میذارم تا برای خودم غذا درست کنم. ناراحت کننده ست که یکی از دوستام رمان نوشته و دقیقا سه هفته ست که برام فرستادتش و من هنوز نتونستم کامل بخونم و نظرم رو بهش بگم و از این قبیل کارهای عقب افتاده. نقاشی هایی که نصفه موندن و دارن خاک می خوردن و لباسی که در آخرین مرحله دوختنش داره می پوسه. میشنوم که همشون دارن التماس میکنن بیام تمومشون کنم. قراربود فردا روز تعطیلم باشه ولی انگار سه تا کلاسم برای فردا چیندن. اشکال نداره باز جمعه هست... اینبار اینجا ثبت میکنم و جدی تصمیم دارم این آخر هفته تمام کارهای نصفه نیمم رو تموم کنم و بیام دوباره اینجا ثبت کنم که تموم شد. خیلی اذیت میشم اگه نتونم برای خودم و کارهایی که بهم آرامش میده وقت بذارم.

دیگه از فردا آدم میشم. 

.

.

بی ربط: فقط به داداشم میتونم بگم ببخشید که بجز دعا کردن کاری از دستم برنمیاد! 

۹۹/۰۸/۱۵ موافقین ۶ مخالفین ۰
... مـــیــم ...

نظرات  (۴)

موفق باشید :) 

پاسخ:
مرسی ایشالا :)))

ایششش منم هیچ وقت نتونستم یه برنامه درست حسابی بریزم و درست حسابی هم بهش عمل کنم :/

 

بی ربط : اتفاقا خیلی کار خوبیه که دعا میکنی =)

ما هم اینجا دعا میکنیم براش *-*

پاسخ:
فقط نوشتنش آسونه
۱۵ آبان ۹۹ ، ۱۵:۳۰ حامد احمدی

از زمانی که این دغدغه‌ها را داشتم، تا زمانی که رفع شد، حدود بیست سال طول کشید. بیست سال زحمت کشیدم. تا الان همه چیز سر جاشه. تازه من خیلی خوش اقبال بودم، بعضی ها تا انتهای عمر هنوز در دغدغه آن.

از چهارده سالگی تا سی و چهار سالگی.

کار یک هفته و دو هفته نیست.

راه ش رو بهت نمی‌گم، چون تجربه ش لازمه. ولی یک روزی تمام میشه. اون روزی که حجم تلاش ت به حدی میرسه که همه چیز رفته سر جای خودش.

بودند آدم‌هایی که همیشه مرتب بودند. مسلما نوابغ تاریخ. اما من نبودم. ولی خلاصه با استمرار همه چیز درست میشه.

همانا پس از سختی و استمرار، آسانی هست.

پاسخ:
بیست سال! باز امیدوارکننده ست که یروزی به نتیجه میرسم..
۱۵ آبان ۹۹ ، ۱۷:۱۲ حامد احمدی

امکان ش هست رمان دوست تان را بدهید من بخوانم ؟

خیلی ممنون می‌شوم.

پاسخ:
فکرنمیکنم زیاد جالب باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی