متولد پاییز :)

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۷ حسرت
  • ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۲۶ قلم
  • ۰۵ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۶ حساس
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

۲۲:۲۰۲۶
ارديبهشت

دلم میخواست اینجا رو ببندم اما اینجا برام شبیه یه خونه ست که مدتها توش زندگی کردم و دلم نمیاد برگردم وسایلم رو از توش جمع کنم و برای همیشه ترکش کنم. من اینجا رو دوست دارم. 

این مدت حالم خیلی بد بود. شاید اگه سه سال پیش بود، میومدم اینجا و خودم رو خالی میکردم و حالم بهتر میشد و ادامه میدادم. اما هم غصه ها بیشتر شده و هم من فرق کردم. هیچوقت فکر نمیکردم توی اتوبوس بغض کنم، توی سرویس بهداشتی بغض کنم، سر کلاس بغض کنم، توی راه پله بغض کنم و این بغض ها هر شب و هر شب تبدیل به گریه بشن اما من خالی نشم. نمیدونم چه اتفاقی داره میفته و بین چه آدمایی گیر کردم اما میدونم یه چیزی این وسط درست نیست. میدونم توقعم از این دوره از زندگیم اینی نبود که الان دارم زندگیش میکنم. محیا برادرزاده سه ساله ام هر روز میگه پس کی تولدم میشه؟ پس کی چهار ساله میشم؟ منم فکر میکردم وقتی به این سن برسم مدام میگم پس کی بیست ساله میشم؟ کی تولدم میشه؟ اما اصلا اینطور نیست و همین دو روز پیش توی آینه حموم متوجه شدم دیگه دو تا تار موی سفید دارم که حتی نمیدونم دلیلش چیه. 

این روزها غصه میخورم برای صمیمیت از دست رفته‌م با یکی از دوستام. برای احساساتی که سالها جدیشون نگرفتم و به مسخره گرفتمشون. برای درسهایی که نخوندم و همه جمع شده و حتی نمیدونم از کجا و کی شروعش کنم. برای تنهاییم که اگه برم توی یه غار و یک ماه هم بیرون نیام کسی متوجه نبودم نمیشه. برای بدن خسته و استخوان هام که درد میکنن و صدا میدن. برای بیرون رفتن هایی که کسی نبوده باهاش برم یا اگه هم بوده و قولش رو بهم داده عمل نکرده. برای اخلاق و رفتار بدم و برای چهره ام که دلنشین نیست. 

حتی نمیدونم چرا دارم اینها رو اینجا مینویسم. آدم وقتی یک سال از خونه‌ش دور میشه یه شبه برنمیگرده دوباره توش زندگی کنه. شاید دلیل برگشتن من هم همون تنهایی باشه که گفتم. قرار بود امشب یکی از دوستانم زنگ بزنه و بعد از سالها درددل کنم. عادت به این کار ندارم اما نیازش دارم. شاید زنگ نزدنش و موکول کردنش به فردا باعث شد برگردم به این خونه.

... مـــیــم ...