آرزوی موفقیت برای کسی که دشمن نیست
مردم معمولا وقتی میبینن یه نفر در مقابلشون داره پیشرفت میکنه عاشق کارشه و روز به روز کمتر توی اجتماع و فعال تر توی درس و کارش دیده میشه انگیزه میگیرن و میگن اگه اون میتونه پس منم میتونم و از جاشون بلند میشن و از این حرفا و کارای مسخره
ولی نمیدونم چرا وقتی دیشب دیدم یه نقش جدید به نقش هایی که قبلا داشتی اضافه شده و با چه عشقی داری درس میخونی و زندگی میکنی و چقدر هدفت بزرگه و چقدر به آرزوهات نزدیکی احساس سرخوردگی میکنم. یکی از دوستام میگفت هرکسی با یه چیزی توی زندگیش سرگرمه و میگذرونه: یکی با خونوادش یکی با شغلش یکی با درسش یکی با هنرش.... راست میگفت اما نمیدونم چرا من خودم رو نگاه کردم متوجه نشدم به عشق چی دارم این زندگی رو میگذرونم؟ بهم گفت درست و رشتت رو خیلی دوست داری. درسته ولی وقتی مدام دارم روز ها و امتحان ها و و و و رو خراب میکنم به چی امید داشته باشم؟ دیشب بعد از مدت هاااا اومدم و خیلی عادی به پیجت یه نگاهی انداختم و حدس زدم چقدر شاد تر شدی! همیشه برات آرزوی موفقیت میکنم و خواهم کرد و امیدوارم منم مثل تو بتونم از روزمرگی بیام بیرون.
دیروز با خواهرم رفتم خرید و متوجه شدم مردم چقدر مهربونن. متوجه شدم هرجای دنیا هم برم هیچ جا به خیابونای شلوغ و آشنای محل خودم نمیرسه. فهمیدم نزدیک عیده و چقدر مغازه دارها و فروشنده ها خسته و بی حالن بس که خریداری نیست. چقدر سعی میکنن با لبخند و طرز برخوردشون مشتری جذب کنن اما اکثرا موفق نمیشن و چقدر خسته شدنشون منم خسته میکنه. چقدر خسته میشم وقی میبینم بجز دعا از من ۱۶ ساله کار دیگه ای برنمیاد. وقتی میفهمم توی ده قدمی من مشکلاتی بزرگتر از ۶ تا سوال درسی که نتونستم حل کنم وجود داره، دلم میخواد همیشه توی همین مرحله از زندگی گیر کنم. نه مشکلی توی دفاع از حقوق خودم و زنان دارم نه حقوقم عقب افتاده نه درگیر دکور خونه برای شب عیدم نه با کسی دعوا کردم و دعوا دارم نه تحقیر و اذیت شدم و... فقط چهار ساعت دیگه یه امتحان دارم و باید بشینم منطق و ریاضی بخونم و خوابم میاد. همین.
اگر هی خراب کنی ولی همچنان ادامه بدی، یه جا یهو تادا! درست میشه.