سال کنکوری جدید
مطمئنم که امتحانای خرداد برابره با آخرین نفس های جمع دوستانه مدرسه. آخرین روزایی که میشه بدون استرس تست زنی و عقب موندن از بچه ها و کنکور، کتاب خوند و فیلم دید و بیرون رفت. خواهرم مدام بهم میگه شروع سال کنکور معادل مرگ که نیست! قرار نیست خودتو حبس کنی و بمیری که! ولی من این دید رو ندارم. حتی حرف معلم مورد علاقم که گفت سال کنکورش وقت اضافه میاورده و میرسیده روزی بیست صفحه کتاب بخونه رو هم باور نکردم. حداقل برای خودم. ولی وقتی به خرداد رسیدیم و به خودم نگاه کردم و دیدم دوسال دبیرستان رو گذروندم، تعجب کردم.
از خود قبلیم، خود قبل از این دوسالم چیزای عجیبی یادم اومد. چیزایی که باعث شد حس کنم واقعا بزرگ شدم. واقع بین تر شدم. سبک زندگیم کم آسیب تر شده. مثلا همین که دیگه برام مهم نیست یکی از دوستای نزدیکم آتئیسته و بعنوان یه دوست بهش نگاه میکنم نه یه آتئیستِ متفاوت با من. یا فهمیدم که بابام خدای دوم نیست. یا اینکه عادت هرروز از خونه بیرون رفتن از سرم افتاده و خیلی وقته بیرون رفتن و گردشام شده ماهی یه بار.
توی این سه ماهی که مونده تا سال تحصیلی کنکوریم شروع بشه حس میکنم خیلی کارا دارم. خیلی کارایی که دوست دارم رو باید انجام بدم تا رو دلم نمونه و همینطور یه سری کارایی که دوست ندارم رو هم باید انجام بدم تا اماده بشم برای سبک زندگی جدید. سبک زندگی ای که همین تازگی توی المپیاد کم و بیش تجربه ش کردم، روزی ده ساعت درس خوندن!
سلام
سال کنکور شرایط خاص خودش رو داره و ممکنه روو خیلی چیزا تاثیر بذاره اما شما که المپیاد رو گذروندی قطعا اینم میتونی خیلی خوووب پیش ببری و شیرینی نتیجش رو بیای و برامون بگی و ما رو هم خوشحال کنی
ان شاءالله مثل همیشه موفقی