متولد پاییز :)

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

روزمرگی ها و خاطرات و حرف هام، قبل از اینکه بپوسن!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۷ حسرت
  • ۱۳ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۲۶ قلم
  • ۰۵ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۶ حساس
  • ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۱۰ اذیت
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۲:۰۹ توکل
پیوندهای روزانه

دیوونگی

سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۵۰ ق.ظ

اخرین باری که این حالت بهم دست داد حدود چهار ماه پیش بود. نمیدونم توی این هذیون گفتنا چه اتفاقی میوفته حتی بعضی وقتا درست یادم نمیاد چی گفتم و فرداش مامانم بهم میگه. انگار همش مامانم رو صدا میکنم و درباره اشیا حرف میزنم: خودکارا کتاب درسیا دوربینا عکسا.... از یه طرف برام خیلی بانمکه و از طرفی ترسناک :)

۹۹/۱۱/۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰
... مـــیــم ...

نظرات  (۲)

۲۸ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۲۹ پَـــــر واز

با خوندن این پست منم همزمان یه حس ترس و حس کنجکاوی رو باهم حس کردمD:

ولی خواهش میکنم مراقب خودت باش:(❤

پاسخ:
ای بابا...
ممنونم از مهربونیت :))
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۰ حامد احمدی

داری خل میشی.

داری خوب میشی..

پاسخ:
خداروشکر :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی